مناجات محرمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
خـشكـی چـشـم پـشیـمان مرا دریـابـید به غـبـاری سـر مـژگـان مرا دریـابید من اویـسـم ز قَـرَن آمـدم آقـایم نیـست چـشـمهـای تـر حـیـران مـرا دریابـیـد كاش میدیدم و با گـریهكنان میگـفـتم حـال آقــای پـریـشـانِ مــرا دریـابـیــد میزنم سینه به پایِ غمتان تا یك روز سیـنـۀ خـسـتـۀ سـوزان مـرا دریـابـیـد كاش در روضه فقط جان بسپارم پیشت كاش در كرب و بلا جان مرا دریابید گـریـۀ مادرِ تو میرسد از روضۀ ما دستهـا، چـاك گـریـبان مـرا دریـابید مـادرت باز به سر میزند و میگـوید پـسـر تـشـنه و عـریـان مـرا دریـابـید عمّۀ كوچک تو داشت به زینب میگفت زخـمهـای لـب مـهـمـان مـرا دریـابـید |